Friday, March 03, 2006

حرف آخر


حرف آخرم تو اين وبلاگو از پدري نقل مي كنم كه دخترشو براي هميشه سپرد به خدا... آره... حرف آخرم حرفاي يه دل سوختس

تو مي گفتي بخند
پس به زهرخندي خواهم شكست
به خاكت نمي گريم
گرچه بند بند وجودم خواهد گسست
نامت به ناله نمي خوانم
كه هر آنچه شادي برايم مانده از نام توست
و با يادت خواهم زيست
تا بدان روز كه روح پژمرده ام در كنارت است

روحت شاد الهه... جاي هممون رو تو بهشت خالي كن

بدرود

3 comments:

Anonymous said...

roohet shad ekahe ... har chand roohe man alan por az ghame ... vail ... roohet shad ...

Anonymous said...

roohesh shaad ...

Anonymous said...

: ((

کدامين ستاره را شاهد دلتنگی هايم بگيرم
کدامين ابر را شاهد اشک هايم بگيرم در
تنهايی و غربت کدامين آسمان را همدم خود
بگيرم .تو بگو اي هميشگی تو بگو؟!
بی قراری ام را با کدامين دليل و منطق
اثبات کنم. هيچکس از حال پريشانم آگاه نيست
و من تنها حرف هايم را برای آسمان می گويم
و آسمان می گويم و آسمان را می بينم که
چگونه به حال من می گريد. سکوتم را
نبين، تنها لبخندم را نبين. سردی ام را بهانه
نکن. نمی بينی که چگونه ذره ذره می سوزم و
تنها لبخند را تقديم نگاهت می کنم.
تو بگو هميشگی تو بگو؟ بر من چه می گذرد؟!